فارسی

ویرایش
  1. قدار. [ ق ُ ] ( ع ص ، اِ ) مرد میانه. || باورچی. || شترکُش. || دیگ پز. || خوان سالار. || مار بزرگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ----قدار.[ ق َ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).


منابع .لغت‌نامه دهخدا



ترجمه

ویرایش