خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
مایه
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
گونههای دیگر نوشتاری
۱.۲
ریشه لغت
۱.۳
آوایش
۱.۴
اسم
۱.۴.۱
برگردانها
۱.۴.۲
منابع
فارسی
ویرایش
گونههای دیگر نوشتاری
ویرایش
مایع
ریشه لغت
ویرایش
پهلوی
آوایش
ویرایش
/مایِه/
اسم
ویرایش
مایه
اصل، اساس.
مایه و
مایع
ممکن است به زبان معیار باستان هیچ تفاوت مفهومی نداشتهاند و حرف «ه» نیز نسبت دهنده به صفت است. لذا اصل کلمه
مای
است، که تعابیر ضد و نقیض مانند
امرد
یا
جغل
کسی مانند جنگجویان در میدان جنگ بودهاست.
سرمایه، مال، ثروت.
واکسن.
باعث.
––––
برگردانها
ویرایش
ترجمه
انگلیسی:
background
ایتالیایی:
sostanza
انگلیسی:
tonality
stock
resource
principal
nest egg
ferment
wet blanket
vaccine
unfortunate
trivial
thin
surpriser
staff of life
source
solace
shockinjg
scunner
rouser
rennet
placebo
phlogiston
one horse
nuisance
motif
making
lee shore
leaven
laughingstock
inoculation
gravamen
gazing stock
frail
eyesore
execration
ectoplasm
dreary
dissatisfactory
deplorable
cumbersome
compressive
comfort
chill
brewer's yeast
bother
barm
bane
balk
bait
acidifier
yeasty
resourceful
pest
modulate
inoculate
heartbreaking
gapeseed
derision
criticaster
bogeyman
adulterant
disreputable
derogatory
awesome
swipes
rimester
rhymester
black sheep
mediant
inoculum
منابع
ویرایش
فرهنگ لغت معین