فارسی ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • عربی

آوایش ویرایش

  • /مَجبور/

  صفت ویرایش

مجبور

  1. ویژگی آنکه به انجام کار یا پذیرش وضعیتی وادار می‌شود. ناگزیر، به زور بر کاری واداشته شده. مقابل مختار.

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین