خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
مجبور
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
صفت
۱.۳.۱
برگردانها
۱.۳.۲
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
عربی
آوایش
ویرایش
/مَجبور/
صفت
ویرایش
مجبور
ویژگی آنکه به انجام کار یا پذیرش وضعیتی وادار میشود. ناگزیر، به زور بر کاری واداشته شده. مقابل
مختار
.
––––
برگردانها
ویرایش
ترجمهها
انگلیسی:
bound up
oblige
impel
have
force
bayonet
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن
فرهنگ لغت معین