(مُ لِ)

(اِ

(اِ

فارسی

ویرایش
  1. آن که کسی را جانشین خود کند، جانشین کننده.
  2. آن که وعدة خلاف کند.
  3. در فارسی: کبوتر بچه‌ای که پر بر پایش رسته باشد.
  4. پسر خوش شکل.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(مُ خَ لِّ)

  1. آن که چیزی را از خود بجا می‌گذارد.
  2. آنکه کسی را خلیفه و جانشین خود کند.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین