مدرسه

فارسی

ریشه لغت

• عربی

آوایش

• /مَدرسه/----/مدرسه (جمع مدارس)

اسم

مدرسه

1. جایی دارای کلاس‌های متعدد با امکانات آموزشی که در آن کودکان، نوجوانان، و جوانان زیر نظر معلمان آموزش‌های لازم را بر اساس برنامه درسی فرا می‌گیرند. محل درس دادن و علم آموختن.

––––

برگردان‌ها

ترجمه‌ها

• آلمانی: Schule ^de
• اسپانیایی: escuela ^es
• اسلواکیایی: škola ^sk
• انگلیسی: school ^en
• ایتالیایی: scuola ^it
• پرتغالی: escola ^pt
• تاجیکی: мактаб ^tg
• ترکی استانبولی: okul ^tr
• چکی: škola ^cs
• روسی: школа ^ru
• فرانسوی: école ^fr
• هلندی: school ^nl
• یونانی: σχολείο ^el
• ایتالیایی: scuola
• انگلیسی: school
• academy
• unschooled
• summer school
• schoolwork
• schoolmate
• schoolmaster

• schoolmarm
• schoolman
• schoolma'am
• schoolastic
• scholastical
• scholastic
• satchel
• public school
• private school
• principal
• prep
• janitor
• industrial school
• head master
• grammar school
• grade school
• dormitory
• atheneum
• athenaeum
• trade school
• subprincipal

• seminary
• schooltime
• reform school
• high school
• head mistress
• finshing school
• senior high school
• tuck shop
• parochial school
• grader
• whipping boy
• nursery school
• juniorate

منابع

• فرهنگ لغت معین