فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /مُسَوَّد/

مسود (قدیم)

  1. سید، آقا، سرور.
  2. سیاه کننده، و یه مجاز، نویسنده.
  3. نوشته شده، سیاه کرده شده. مسوده.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین