(مُ عَ مَّ)

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

صفت ویرایش

  1. سالخورده، کسی که عمر طولانی کرده.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

(~.)

ریشه‌شناسی ویرایش

(اِمف.)

  1. آبادان، معمور.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها ویرایش

انگلیسی
long lived