مقنن
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
آوایش ویرایش
- /مُ قَ نِّ/
اسم ویرایش
مقنن
- آنچه قانون برای آن وضع شده.
- قانونگذار
زبان دیگر ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- نیاهندوایرانی
آوایش ویرایش
- /مُغ/اَننِ/
اسم مرکب ویرایش
مغنن
- مغنن ممکن است اشاره به پیاده شدن مغ از مَرکب جهت تفتیش یا بازرسی جایی باشد؛ این اصطلاح در زبان معیار باستان، با مغنی همسان بوده است.
واژهای مشتق شده ویرایش
برگردانها ویرایش
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن