فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /مُمکِن/

  صفت ویرایش

مُمکِن

  1. آماده و قابل اتفاق افتادن، موجود بودن یا انجام شدن بی‌آنکه با قوانین، آداب، یا موقعیت‌های تثبیت شده تناقض داشته باشد؛ دارای امکان، میسر، انجام شدنی، شدنی.

زبان دیگر ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • عربی

  قید ویرایش

مُمَکَّن

  1. ثابت، برقرار شده، پابرجا.

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین