فارسی

ویرایش

(نِ دَ یا دِ)

صفت مفعولی

ویرایش
  1. به نشستن واداشته.
  2. جلوس داده.
  3. جا داده، مقیم ساخته.

(عا.)

  1. زنی روسپی که او را به خانه آورده نفقة او را متعهد شوند و از ادامة عمل بد بازدارند و از او متمتع گردند بدون ازدوا
  1. کاشته.
  2. برپا داشته.
  3. نهاده.
  4. خاموش کرده.
  5. دفع کرده.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

ویرایش
انگلیسی
stooge