آنکه تصویر میکشد، صورتگر، نقش آفرین، مصور.صورتگر، چهرهپرداز.
نقاش احتمالا به دو بخش نَق - قاش قابل تجزیه است، که نَق همان مفهوم نقد یعنی تحویل فوری است، اما قاش در این کلمه مرکب به معنی ابرو بوده، ظاهراً در نقاشی قدیم، اولین نشان آشکار شده برای ملاحظه کننده، ابرو بوده است.
(ساختمانی):کسی که در و دیوار و جز آن را رنگ میکند، رنگکار.