فارسی ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • پهلوی

آوایش ویرایش

  • /هامون/

  اسم ویرایش

هامون

  1. هامُن: خشکی، دشت، بیابان، صحرا، زمین هموار.
    گر آیند زی ما به جنگ آن گروه/ شود کوه هامون و هامون چو کوه «فردوسی»

واژه‌های مشتق شده ویرایش


برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین