همپک
فارسی ویرایش
صفت ویرایش
- پیوسته یا بستهبندی شده به صورت تنگ و نزدیک؛ کم جا گرفته در مقایسه با موارد مشابه.
آوایش ویرایش
- /هَمپَک/؛ SAMPA: /"hampak
نویسه گردانی ویرایش
- Unipers: hampak
برگردانها ویرایش
ریشهشناسی ویرایش
Hampak, from ham- → com- + pak, from pakidé [Mo'in, Dehxodâ] "thick, dense, compact," in Hamadâni pukida "much, full, abundant," Kordi pêk "together, joint," pêk hatin "to be made up of," pêk hênan "to collect, constitute," from PIE *pag-/*pak- as above?
Transliteration of Persian characters
واژههای وابسته ویرایش
همپکیدن، کهکشان همپک، همپکانش، همپکانیدن، همپکی، همپکیدگی، برآخت همپک، خن رادیویی همپک، فضای همپک
بن مایه (مرجع ویرایش
حیدری ملایری، م. فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک، ۲۰۰۵