وست
فارسی
ویرایشوست به چم افکند-افتاد و گذشتهی وستن میتواند جانشین طرح شود. در زبان پهلوی از این ریشه واژهی وستر (=بستر=wistar=bedding) را ساخته اند.
وست کردن: طرح کردن، کشیدن، رسم کردن
وستگر: طراح
وستگری: طراحی
وِست - واژه اوستایی - نام پسرانه
برگرفته شده از واژه "وَئید" اوستا است!
وَئیدا، وَئِدا
سانسکریت: ویدهَئتی
وید: وَئید، وَئِد، وِست -
پیدا کردن، یافتن، به دست آوردن، دستیابی -
آورده، دارایی، مال و منال، پول و پله -
انداختن، افکندن، گستردن، پهن کردن
معنی: هوشیار گشتن، دانستن، آگاه شدن، درک کردن، شناختن، فهمیدن، بیدار دل، روشن بین -
برخوردار، بهره مند ( بهرِمند ) ، دهش، پاداش، بخشنده -
کامیاب، پیروز، کامروا، کامران، خوشبخت، نیکبخت -
دل گُنده و دریا دل، همدل، دوست، مهربون، مِهروَرز،
بخشنده، بزرگوار، جوانمرد، رادمرد، دست و دل باز!