خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
پدرام
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
صفت مرکب
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/پِدرام/
صفت مرکب
ویرایش
پدرام
آراسته، نیکو. خوش و خرّم. خجسته، فرخ. همیشه، پاینده.
دلش کرد پدرام و برداشتش/ گرازان به ابر اندر افراشتش. «
فردوسی
»
منابع
ویرایش
فرهنگ لغت معین/ شاهنامه