پله
(~.)
اسم
ویرایش- مایة کم، سرمایة اندک.
- موی اطراف
فارسی
ویرایشریشهشناسی
ویرایش- کفة ترازو.
- درختی
استعاره
ویرایشمنابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
(پَ)
اسم
ویرایش- پول، وجه.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
(پِ لِّ)
- هر مرتبه و پایه از نردبان.
- هر یک از مجموع پایههایی که برای بالا رفتن از سطح زمین به اطاق یا بام و مانند آن و پایین آمدن از آن سازند
جمع
ویرایش- پلکان. ؛ ~ برقی سیستم انتقال از یک طبقه به طبقة دیگر توسط برق با سرعتی معادل سرعت انسان. برای استفاده از آن کافی است که روی اولین پله بایستند و در هنگام رسیدن به طبقة بعدی از آن پیاده شود.
- کفة ترازو.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
(پَ لِ یا لَ)
اسم
ویرایش- فله: شیر حیوان نوزاییده ؛ فله، آغوز، زهک.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش
|
- ایتالیایی
اسم
ویرایشاسم
ویرایش- انگلیسی
- step
- stair
- scalariform
- rung
- rime
- quantum
- footfall
- echelon
- echellon
- stepper
- stepped
- steplike
- stairway
- staircase
- rundle
- riser
- ramp
- moving staircase
- escalade
- corbie gable
- stepping switch
- step function
- stairwell
- scale
- quantizer
- quantize
- going
- footboard
- dogleg
- decrementation
- backstairs
- step stool
- decrement
- stope
- fire escape
- escalator
- gradine
- gradin
- tusk tenon