پیادهشدن
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- فارسی
آوایش
ویرایش- /پیاده/شُدَن/
مصدر فعل لازم
ویرایشپیادهشدن
- پایین آمدن از وسیله نقلیه، حیوان، آسانسور، و مانند آنها.
استعاره
ویرایش- (عامیانه): هزینه سنگین را متحمل شدن، پیشامد هزینه بَر.
- (عامیانه): عزل کردن، کسی را از مقام خود خلع نمودن، اخراج کردن.
––––
برگردانها
ویرایشترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن