(اِ

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

فارسی

  1. بس کننده، بی نیازکننده.
  2. دارای کمیت، کیفیت یا دامنه‌ای مناسب برای تأمین نیاز یا تقاضا.
  3. واژه کافی : واژه ایرانی کافی که از دو بخش :کاف ( =کاپ، سر ) /ی ساخته شده از ریشه آریایی کاپ، کپ به معنای سر می باشد ( در لورستان و کوردستان :کپو=سر هنوز هم کاربرد دارد ) این واژه در لغتنامه آلبانی به شکل kufi و به معنای: پایانه، لبه ، مرز ، سقف ، ته ، به کار رفته است . منبع : An Introduction to Manichean Sogdian by Harvard University ( مقدمه ای بر ( لغات ) مانوی و سغدی ، تالیف دانشگاه هاروارد. )

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

ویرایش
ایتالیایی

basta

sufficiente

انگلیسی
sufficient