فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • پهلوی

آوایش ویرایش

  • /کَر/کَس/

  اسم ویرایش

کرکس

  1. از مرغان شکاری با جثه بزرگ و منقار و چنگال قوی که لاشه جانوران دیگر را می‌خورد؛ لاشخور، مردارخوار هم می‌گویند.
    کرکس از دو کلمه خالص کَر - کَس تشکیل شده و مفهوم کلی از اصطلاح بی‌سر و صدا بودن پرنده؛ همچنین استعاره‌ای از در کمین بودن نامحسوس جانورانی که قرار است بزودی به مرگ طبیعی بمیرند.

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین