فارسی ویرایش

ریشه شناسی ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • [گِدای]

اسم ویرایش

گدای

  1. گدا، فقیر، سائل، آنکه برای رفع احتیاجات خود دست به سوی دیگران دراز می‌کند و از آنان کمک می‌خواهد.
    مرگ ‌‌... نه توانگر شناسد نه گدا.

آذری ویرایش

ریشه شناسی۲ ویرایش

  • بهاری

آوایش ویرایش

  • [گهَ/دای]

صفت ویرایش

گدای

  1. در گذشته آنکه به در منازل مراجعه و با عجز و التماس درخواست نان یا هر خوراکی دیگر می‌کرد.
    گْدای، از لای در دید زدن، از سوراخ یا منفذ در نگاه کردن.

واژه‌های مشتق شده ویرایش

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش