abandoned
- متروک، متروکه
- an abandoned car (یک خودروی رها شده)
- the demolition of abandoned buildings (تخریب ساختمانهای متروکه)
- رها شده، تنها مانده
- People feel abandoned by the government (مردم احساس میکنند حکومت آنان را کنار گذاشته)
- هرزه، بیقید
- abandoned laughter (پرخنده لاقید)