1. متروک، متروکه
    an abandoned car (یک خودروی رها شده)
    the demolition of abandoned buildings (تخریب ساختمان‌های متروکه)
  2. رها شده، تنها مانده
    People feel abandoned by the government (مردم احساس می‌کنند حکومت آنان را کنار گذاشته)
  3. هرزه، بی‌قید
    abandoned laughter (پرخنده لاقید)