خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
pal around
زبان
پیگیری
ویرایش
رفیق بازی کردن
phrasal verb US informal He used to pal around with one of the president's sons.