sort
انگلیسی
ویرایشاسم
ویرایشخطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).
- یه گروه شی همنوع یا دارای کیفیتهای مشابه؛ جور؛ نوع:
- We both like the same sort of music.
- This sort of camera is very expensive.
- یه شخص دارای شخصیت مشخص یا پیشنهادی:
- He seemed like a decent sort to me.
فعل
ویرایشخطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).