آبادکردن
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- فارسی
آوایش
ویرایش- /آباد/کردَن/
مصدر فعل متعدی
ویرایشآباد کردن
- آماده و مناسب کردن زمینی برای زراعت به وسیله فراهم کردن آب، مسطح کردن، و مانند آنها.
- این صحرا ... قابل زراعت و آبادی است، روسها آباد کرده و میکنند.«حاج سیاح»
برگردانها
ویرایش
|
منابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن