فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /آبار/

آبار

  1. (جمعِ): بِئْر، چاه‌ها.
    آب حیات او را در آبار بوار بند کرده. «جوینی»
  2. (پزشکی): دارویی مرکب از سرب و گوگرد که در چشم پزشکی به کار می‌رود.
    به آبار ... علاج کنی ... بفرمایی به چشم اندر چکانیدن. «اخوینی»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن