فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آب/دار/باشی/

  اسم مرکب

ویرایش

آبدارباشی

  1. (دیوانی): سرپرست و متصدی آبدارخانه در دستگاه پادشاهان و بزرگان.
    نقش مهم آبدارباشی در خوب فراهم کردن مواد خوراکی برای شاه بود. «مستوفی»
  2. ترجیحاً ساقی.

برگردان ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن