فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آب/داری/

  اسم مرکب

ویرایش

آب‌بداری

  1. نمدی نامرغوب که در سفرهای کاروانی مورد استفاده قرار می‌گرفت.

  حاصل مصدر

ویرایش

آبداری

  1. آبدار بودن، شغل آبدار.
  2. طراوت، تازگی. حالت آبدار.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین