خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آبدندان
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم مرکب
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آب/دَندان/
اسم مرکب
ویرایش
آبدندان
(قدیم): نوعی
حلوا
، نوعی
گلابی
، نوعی
انار
بیهسته.
(مجاز): ساده لوح، ابله، زبون.
حریفی که در قمار به راحتی مغلوب شود.
منابع
ویرایش
فرهنگ لغت معین
فرهنگ بزرگ سخن