فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آب/دَندان/

  اسم مرکب

ویرایش

آب‌دندان

  1. (قدیم): نوعی حلوا، نوعی گلابی، نوعی انار بی‌هسته.
  2. (مجاز): ساده لوح، ابله، زبون.
  3. حریفی که در قمار به راحتی مغلوب شود.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن