فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آب/چِک/

  اسم مرکب

ویرایش

آب‌ چک

  1. (ساختمان): آب‌چکان.
    بشقاب را برد توی آشپزخانه شست و در آب‌چک گذاشت. «گلشیری»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن