خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آبداده
زبان
پیگیری
ویرایش
(تغییرمسیر از
آب داده
)
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
صفت مفعولی
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آب/دادِه/
صفت مفعولی
ویرایش
آبداده
(مواد): فلزی که آن را آب داده باشند.
تدبیر میاندیشم که شمشیری آبداده بدست بیاورم. «
قاضی
»
آب پاشیده، مشروب.
تیز، تیز کرده (صفت برای شمشیر یا خنجر).
منابع
ویرایش
فرهنگ لغت معین
فرهنگ بزرگ سخن