(اِ

فارسی

ویرایش

ریشه شناسی

فرانسوی

  1. داور و حکم کننده. ؛تنها به ~ رفتن کنایه از: به سخن و عقیدة مخالف توجه نکردن. واژه غاز معادل ابجد 1008 تعداد حروف 3 تلفظ qāz نقش دستوری اسم ترکیب (اسم) [معرب، مٲخوذ از فرانسوی] [قدیمی] مختصات (اِ.) آواشناسی qAz الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 منبع لغت‌نامه دهخدا فرهنگ فارسی معین

منابع

ویرایش

لغت‌نامه دهخدا

فرهنگ فارسی معین

  1. قاضی

برگردان‌ها

ویرایش
ایتالیایی

magistrato

giudice

انگلیسی
pretorian