فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آذَر/شُت/

آذرشت

  1. مخفف آذرشست؛ سمندر.
    در شود بی‌زخم و زجر و در شود بی‌ترس و بیم/ همچو آذرشت به آتش، همچو مرغابی به جوی. «منوچهری»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن