خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آرامشدن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر لازم
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آرام/شدَن/
مصدر لازم
ویرایش
آرامشدن
تسکین یافتن، تسلی یافتن. ساکت و بیسروصدا شدن.
پس از آنکه مقداری
گریه
کردم،
آرام
شدم. «
اسلامیندوشن
(مجاز):
امنیت
پیدا کردن،
امن
شدن.
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن