خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آرامگرفتن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل لازم
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آرام/ گرفتَن/
مصدر فعل لازم
ویرایش
آرامگرفتن
از جنبش و حرکت باز ایستادن. ساکت و بیسروصدا شدن. آسودگی خیال پیدا کردن.
امیر گفت ... سخت نیک آمد و لختی
آرام
گرفت. «
بیهقی
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن