آرایش
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- فارسی
آوایش
ویرایش- /آرایش/
اسم مصدر
ویرایشآرایش
- زیبا کردن چهره با استفاده از مواد آرایشی مانند کِرم، پودر، رُژ، یا برداشتن موهای زائد صورت و بدن یا پیچیدن و درست کردن موها. زیب، زینت، زیبا کردن چهره.
- ترتیب و نظم و چگونگی قرار گرفتن اجزا یا اعضای چیزی در کنار هم از روی تناسبی خلص.آماده شدن و صف کشیدن سپاه. تصنع، ظاهر سازی.
برگردانها
ویرایشمنابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن