آرایشگر
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /آرایِش/گَر/
صفت فاعلی ویرایش
آرایشگر
- آنکه شغل او آرایش مو یا چهره است، سلمانی.
- با ... زلفهای آراسته که گویی هم اکنون از زیر دست آرایشگر آمده. «بزرگعلوی»
- سلمانی. آنکه آرایش کند، آرایش کننده، تزئین کننده، نیز دکوراتور.
مترادفها ویرایش
برگردانها ویرایش
ترجمهها
|
منابع ویرایش
- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین