خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آرایشدادن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل متعدی
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آرایش/دادَن/
مصدر فعل متعدی
ویرایش
آرایشدادن
مرتب ساختن؛ نظم دادن.
آرایش
.
لباس نو در تنم کرده و سر و رویم را آرایش داد. «
مشفق کاظمی
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن