فارسی ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آرایش/دادَن/

  مصدر فعل متعدی ویرایش

آرایش‌دادن

  1. مرتب ساختن؛ نظم دادن. آرایش.
    لباس نو در تنم کرده و سر و رویم را آرایش داد. «مشفق کاظمی»

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن