فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آرایش/کرده/

آرایش‌کرده

  1. آنکه چهره و موی خود را با مواد و وسایل آرایشی آراسته مرده است. بزک کرده.

  صفت مفعولی

ویرایش
  1. (گفتگو): آراسته شده، بزک شده. صورت آرایش کرده.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن