خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آزادشدن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر لازم
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آراد/شدَن/
مصدر لازم
ویرایش
آزادشدن
رها شدن از گرفتاری، زندان، اسارت، و مانند آنها.
آزاد
.
دو سال است از زندان آزاد شده.
از وابستگی به جایی یا از محدودیت خارج شدن.
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن