آزگار
فارسی ویرایش
ریشه شناسی ویرایش
این لغت اطلاعات ریشهشناسی را ندارد. اگر شما از ریشهٔ آن اطلاع دارید براساس شیوهنامه آن را به اینجا اضافه کنید. |
آوایش ویرایش
- [آزِ/گار]
صفت ویرایش
آزگار
- زمانی دراز بهطور مداوم، تمام و کمال.
- آزِگار : در گویش گنابادی یعنی لعنتی ، بی فایده ، بی حاصل ، از دست رفته ، حرام شده.
قید ویرایش
- کامل، تمام، دراز، طولانی.
––––
برگردانها ویرایش
ترجمهها
|
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین