خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکی‌واژه
تکذیبنامهها
جستجو
آسان
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
صفت
۱.۳.۱
برگردان‌ها
۱.۳.۲
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
پهلوی
آوایش
ویرایش
/آس/آن/
صفت
ویرایش
آسان
آنچه فهمیدن یا انجام دادن آن بدون زحمت ممکن است؛ آنچه سخت و پیچیده نیست.
امری که سخت و دشوار نباشد، سهل. مقابل دشوار، مشکل، سخت.
برگردان‌ها
ویرایش
ترجمه‌ها
انگلیسی:
easy
ایتالیایی:
facile
semplice
انگلیسی:
straightforward
potty
light handed
light
facile
eath
easygoing
easy
duck soup
degage
permissive
lenient
leniency
happy go lucky
glide
facilitate
euthanasia
simplify
cushily
sitting duck
منابع
ویرایش
فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن
