فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • عربی

آوایش ویرایش

  • /آفات/

  اسم ویرایش

آفات

  1. آفت‌ها، بلاها، آسیب‌ها. جمعِ آفت.
    تنگ‌دستی پدر ... وی را در معرضِ آفات گوناگون قرار داد. «سعیدنفیسی»

واژه‌های مشتق شده ویرایش


برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین