فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آلاییدَن/

  مصدر فعل متعدی

ویرایش

آلاییدن

  1. آلوده کردن، آلودن.
    آنچه برای عوام است با آرد می‌الایم. «میرزاحبیب»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین