فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آلودن/

  مصدر فعل متعدی ویرایش

آلودن

  1. کثیف و ناپاک کردن (اعم از مادی و معنوی). آلوده کردن، کثیف کردن. آمیختن یا مالیدن چیزی را به چیزی. آغشتن، مقابل پالودن.

  مصدر متعدی ویرایش

  1. آغشته کردن، آلوده کردن.

  مصدر لازم ویرایش

  1. کثیف شدن.

واژه‌های مشتق‌ شده ویرایش


برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین