فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آمَد/کَردَن/

  مصدر فعل لازم ویرایش

آمدکردن

  1. (گفتگو): باعث خوشبختی و خوش اقبالی شدن.
    یک نفر ... زمین خریده بوده است، ولی برایش آمد نکرده. «جمال‌زاده»

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن