فارسی ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آژ/دار/

  صفت ویرایش

آژدار

  1. دارای ردیفی از سوراخ‌های پی در پی روی سربرگ و تمبر و فیلم و مانند آن. آجدار، پرفراژ.
    گیوه آجدار. «مستوفی»

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن