خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آژیر کشیدن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر لازم
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آژیر/کِشیدَن/
مصدر لازم
ویرایش
آژیرکشیدن
اعلام خطر کردن با به صدا درآوردن
آژیر
.
فرستنده اهواز را میگیرم، آژیر هم میکشد. «
محمود
»
(گفتگو): جیغهای بلند و گوش خراش زدن.
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن