فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آینهٔ/زانو/

  اسم مرکب

ویرایش

آینه‌زانو (جانوری)

  1. کاسه، کاسه زانو.
    شده‌ست آیینه زانو بنفش از شانه دستم/ که دارم چون بنفشه سر به زانوی پشیمانی. «خاقانی‌شروانی»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن