خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
ابتکار
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم مصدر
۱.۳.۱
برگردانها
۱.۳.۲
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
عربی
آوایش
ویرایش
/اِبتِ/کار/
اسم مصدر
ویرایش
ابتکار
انجام دادن عملی بیسابقه، یا پیدا کردن راهحلی بیسابقه، یا آوردن روشی نو؛
نوآور
،
نوآوری
.
اختراع
.
به ابتکار خود به رفع این نقص پرداخت. «
قاضی
»
برگردانها
ویرایش
ترجمه
انگلیسی:
initiative
shift
shebang
originality
novation
lash up
knack
invention
initiative
industry
improvisation
imagination
gumption
contraption
authorship
shifty
schematize
resource
ingenuity
excogitate
creativity
creativeness
stereotyped
ingenious
initiate
innovate
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین