فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اَبدان/

ابدان (قدیم)

  1. بدن‌ها، تن‌ها. جمعِ بدن.
    عقل کامل در ابدان سالمه متمکن می‌شود. «طالبوف»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین